عکاس:من
من آشنای غروبم و تو آشنای طلوع
نشان خنده ی صبحی به شانه های طلوع
من آن کسم که شباویز دشت و بی کسی ام
مرا ببر به بی نهایت،به لابه لای طلوع
همیشه در دل شب با من از طلوع بگو
که ماجرای قشنگی ست
ماجرای طلوع...
- تاریخ : پنجشنبه ۴ مهر ۹۲
- ساعت : ۱۳ : ۵۶
- |
- نظرات [ ۰ ]