سحر آخر است
روبروی گنبد طلاییات ایستادهام...
با دلی که حتی در جوار بارگاه تو هم تنگ میشود برایت!
دلم تاب رفتن ندارد!
تاب کندن و جدا شدن از تو را ندارد!
میگذارمش همینجا دلم را
گوشهی همین صحن با صفایت
خودت درستش کن
با صفایش کن...
- تاریخ : پنجشنبه ۸ شهریور ۹۷
- ساعت : ۰۴ : ۱۱
- |
- نظرات [ ۰ ]