دل نوشت

دلنوشته‎‌های یک عاشقِ معلم

کنکور زندگی

هر روز باید از خودم بپرسم:

من کی ام؟ از زندگی ام چی میخوام؟

چرا یادم رفته مهربون باشم؟ بخندم...عاشق باشم و عشق بدم بی منت...

چرا ناراحت و عصبی میشم سر چیزای کوچیک؟

چرا اینقد حریص شدم؟

چرا قدر نمی دونم؟

مگه قراره چقدر زندگی کنم که برای به دست آوردن چیزای بی ارزش، دل بشکونم؟

چرا یادم رفته سادگی رو؟

چرا دنبال خوشی های ماندگار و جاودان نیستم؟

چرا اینقد گله و شکایت از شرایط؟

مگه از این دنیای فانی چی میخوام؟ مگه چی کم دارم؟

چرا فراموش میکنم؟ چرا فراموش نمیکنم؟!

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
من اشتباه کردم که شغل معلمی را انتخاب کردم چون مسئولیت آن خیلی سنگین است ولی اگر قرار باشد بار دیگر شغلی را انتخاب کنم باز همین اشتباه را می‌کنم. «شهید رجائی»
نویسندگان
Designed By Erfan Powered by Bayan