دانشگاه را پیچاندیم در حد لالیگاااااا!
و تو چه می دانی که چیست پیچاندن دانشگاه فرهنگیان...!!!
پ.ن. شنبه آینده میرم سر کلاس!!!
- تاریخ : شنبه ۱۹ فروردين ۹۶
- ساعت : ۱۲ : ۰۸
- |
- نظرات [ ۱ ]
دلنوشتههای یک عاشقِ معلم
دانشگاه را پیچاندیم در حد لالیگاااااا!
و تو چه می دانی که چیست پیچاندن دانشگاه فرهنگیان...!!!
پ.ن. شنبه آینده میرم سر کلاس!!!
امروز داشتم روی این مسئله فکر میکردم که چقدر تو این مدت وقتم رو با اشتباه کار کردن تلف کردم! انجام دادن کاری که از توانم خارجه...! شاید دلیلش بلندپروازی بیش از حدم باشه!! تا دیر نشده بهتره به خودم بیام و درست برنامه ریزی کنم و توجهم رو متمرکز کنم روی کارهایی که در محدوده توانم هستن. آخه بنده خدا چه اصراریه این اول کاری میخوای هی مقاله بدی بیرون!! بهتره اول اصول و قوائد یه چیزی رو خوب بلد شی اونوقت براش اقدام کنی... اصلا عجله کار شیطونه! یعنی داشتم چیکار میکردم با خودممم!!! اگه همینجور ادامه میدادم وقتم که هیییچ..! خودم هم تلف میشدم!! به جای پرداختن به کارای اصلی وقتمو صرف حواشی کردم...! عزیزدلم نکن این کارارو ... نکن
و من الله توفیق
الفاتحه مع الصلوات
باشد که رستگار شویم!!!!
پ.ن. عنوان این پست یک ضرب المثل دزفولی می باشد. در فارسی میشه سنگ بزرگ علامت نزدن است. پیروز باشید
هوا ابری...
حال و هوای دل ابری...
ماه من!
امشب ماه به مهمانی تو می آید
و ستاره هایش را روی پیراهن سپیدت می اندازد
می آید و تو را می برد به سوی نور
به سوی عشق
و چه عاشقانه شبی است امشب
شبی که عاشقان می گریند
و عارفان غبطه می خورند
برای تو
و به تو...
«سفرت به خیر اما
تو و دوستی خدا را
چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها به باران
برسان سلام ما را...»
پ.ن. جمعه 95/12/13 تشییع شهدای گمنام در دانشگاه علوم پژشکی ایلام
شبی سرشار از معنویت
خدا را شاکرم که به من سعادت رفتن به این مجلس را عطا کرد و تا درک این چنین مجالسی راهی دراز در پیش است...
۳ نکته ادبآموز
امام صادق (ع) فرمود: پدرم مرا به سه نکته ادب کرد... فرمود: هر کس با رفیق بد همنشینی کند، سالم نمی ماند و هر کس که مراقب و مقید به گفتارش نباشد پشیمان می گردد و هر کس به جاهای بد، رفت و آمد کند، متهم می شود. آنچه در این حدیث مطرح است، ضابطه داشتن است که عبارتست از: «دوستی» و «گفتار» و«معاشرت».
خود ادب کردن
یکی از نکات مهم مربوط به معاشرت، آن است که آنچه را درباره خود نمی پسندی، در باره دیگران هم روا ندانی و آنچه نسبت به خویش دوست می داری، برای دیگران هم بخواهی و آنچه را در کار دیگران زشت می شماری، برای خود نیز زشت بدانی.
جرقه اولیه این پست از وقتی زده شد که اینجانب وارد اجتماع بزرگتری به اسم دانشگاه شدم! و با طیف گسترده ای از تفاوت های فردی مواجه گردیدم...! روزی با خودم گفتم اینجوری که نمی شود زندگی کرد...! من اگر بخواهم با هر تناقض و تعارض و بی شخصیتی و بی ادبی و بی فرهنگی و خلاصه بی همه چیزیتی(؟) بجنگم که بعد از چهارسال به یک موجود اسکیزوفرن سپید موی تبدیل خواهم شد...!!! خلاصه بعد از تحقیقات گسترده ی میدانی و بررسی تمام جوانب از همه لحاظ این راه را برگزیدم! : بی خیالیسم (هم اکنون با تفسیر این واژه ی پر مغز در خدمتتان هستیم!)
آقا قضیه اینجوریاس که:
1) من اهداف مشخصی دارم و برای رسیدن به اونا تلاش میکنم و در مسیر رسیدن به اهدافم انرژی های منفی اطرافیان رو دفع و ایده های مثبتو جذب میکنم!
2) پیش داوری و قضاوت راجع به دیگران ممنوع(چه مثبت چه منفی)
3) برای حقوق و شخصیت همه افراد احترام قائلم (حتی اگر دیگران درمقابل من رفتاری عکس نشون بدن)
4) تا خدا هست چرا تکیه بر بنده ی خدا؟! (استقلال فردی)
در یک کلام
من راه خودم رو میرم،
اون چیزی که میدونم درسته رو انجام میدم.
فکر میکنم تمام این مفاهیم در انسانیت خلاصه میشه...من انسانیت رو انتخاب میکنم.
پ.ن. اندرز به خود
کاش میشد قلب آدما رو دید!
کاش میشد احساس زیبای آدما رو از پس پیراهن های کهنه و زمخت و نازیباشون تماشا کرد و فهمید!
کاش میشد دورویی رو دور زد!
... پای افزار های کهنه و تنگ تعلق رو از پا در آوُرد ... و دوید و پرید و رها شد...!
پ.ن. نبسته ام به کس دل/نبسته کس به من دل/چو تخته پاره برموج/رها رها رها من (سیمین بهبهانی)
یکم تقلب از روی دست نویسنده محبوبم خانم عرفان نظرآهاری!!
گاهی وقتا از گوشه و کنارا یه سری حرفای بی مورد به گوش آدم میرسه، حرفایی که گوینده واسه گفتنش از هیچ کجای مغزش استفاده نمی کنه! ولی عمیقا روی روح و روان شنونده تاثیر میذاره! جالب اینجاست که این حرفا از جانب کسی زده میشه که اصلا بودن یا نبودنش تاثیری توی زندگی طرف مقابل نداره و برعکس! میخوام رک صحبت کنم راجع به مسئله ای که شاید برای خیلی ها اتفاق افتاده باشه، شاید تو موقعیت های دیگه و به شکل های دیگه!
میخوام بپرسم اینکه یه نفر یه رشته عالی ،درنظر مردم، قبول بشه آیا نشان دهنده اینه که اون شخص از همه لحاظ یه فرد شایسته و با شعوره؟! ویا اینکه اگه یه کسی قبول نشه یعنی یه فرد بی لیاقت و...و...و...هست؟! این جمله ی آلبرت اینیشتن واقعا تاثیرگذاره: همه افراد با استعداد هستند، اما اگر بخوایم توانایی یک ماهی رو دربالا رفتن از درخت بسنجیم اون تمام عمرش به این فکر می کنه که یه احمقه! چرا این آدمای به ظاهر محترم یکی رو میبرن اون بالای بالا و به یه نفر مدام سرکوفت میزنن؟! زندگیتونو بکنین! زندگی دیگران به شما چه مربوطه؟! چرا اینقدر سطح سواد و معرفت یه عده پایینه؟! چرا اینقدر قضاوت؟! باور کنین دل شکستن هنر نیست...
پ.ن. این صحبت فقط مربوط به رشته و دانشگاه نیست، میتونه تعمیم داده بشه! و متاسفانه در ابعاد وسیع و گستره!
واقعا برای یکی از دوستای خوبم ناراحتم، به خاطر یه انتخاب رشته ی بلندپروازانه حالا همش باید سرزنش دیگران رو تحمل کنه...چو عضوی به دردآورد روزگار/دگر عضوها را نماند قرار(این روحیه کجا رفته؟!)
متاسفانه چنین افرادی هرگز درک نمی کنن و نمی فهمن!