دل نوشت

دلنوشته‎‌های یک عاشقِ معلم

Reply (رونویسی از یک کار خوب)

با خودم قراری دارم

از عهدی دور...

هم تربیت است و هم تنبیه

گرچه سخت است 

مثلا برای غلبه بر حسادتم

به آن آدم بیشتر محبت می‌کنم...

توجه‌ام را افزایش می‌دهم

کمکش می‌کنم و به او مشاوره می‌دهم و این طرف و آن طرف معرفی‌اش می‌کنم و حتی موقعیتی که می‌تواند برای هردویمان باشد را به او می‌دهم 

دعایش می‌کنم... زیارت که می‌روم... وسط روضه... وسط حال خوبم... عمیقا از خدا موفقیت بیشترش را می‌خواهم 

گاهی حتی فراتر می‌روم... برایش صدقه می‌دهم... ثواب کار خوبم را به او هدیه می‌کنم...

در کل حال دلم را زیاد می‌گیرم! عمیقا معتقدم به دل نباید رو داد...

ضمن اینکه باید قبول کنم بعضی چیزها، موقعیت‌ها و... سهم من نیستند، حتی اگر من از دیگری سلبشان کنم و برای آنها نخواهم...


✏ فضه‌ سادات حسینی


پ.ن. خدا جونم کمکم کن...

سنگر دانش

بسم الله الرحمن الرحیم

با رمز یا مهدی (عج) درس امروز خود را آغاز می‌کنیم...


#اسلام_ناب

فیلمنامه "به مقصد بهشت"

بسم رب الشهدا

فیلمنامه "به مقصد بهشت" با موضوع خانواده‌های معزز شهدای مدافع حرم

کسب مقام دوم در بخش فیلمنامه جشنواره فرهنگی ققنوس بسیج دانشجویی

دریافت
حجم: 227 کیلوبایت


راهیان نور

وقتی گناه می‌کنی بعضی توفیقات از تو سلب می‌شوند...
مثلا اینکه شهدا نمی‌طلبند بروی زیارتشان...

دلم گرفته

معجزه

عاقبت به خیری یعنی...
توفیق خوندن نماز شب پیدا کنی!

عشق رازی‌ست که تنها به خدا باید گفت...

عشق رازیست...

عشق رازیست که تنها به خدا باید گفت

چه سخن‌ها که خدا با من تنها دارد...

فاضل نظری


آدم دوست دارد خوبی‌ها و رنج‌های خود را برای دیگران تعریف کندو یا آنها را از زبان دیگران بشنود؛ اما خدا دوست دارد شایستگی مصاحبت با او را پیدا کنیم، برای همین باید اینگونه گفتگوها را با دیگران کم کنیم! نباید دنبال آبرو پیش دیگران و گدای محبت دیگران باشیم، تا خدا قلب ما را پر کند! 

استاد پناهیان


پ‌.ن. حواسمون باشه...!

هرچیزی رو به زبون نیاریم! 

بعضی حرفا خصوصیه...! فقط بین من و خدا

دلتنگ توام...

سالهاست که نه بهاران، شکل بهار دارد،

و نه تابستانمان، هُرم تابستان!

نه پاییز پادشاه فصل هاست،

و نه رخسار سپید زمستان براق و درخشان...

آقای من!

دلتنگ توام...

این روزها بدون تو سخت سپری می شود، سخت...

حتی ثانیه ها هم برای درک حضورت از یکدیگر پیشی می گیرند،

نرگس های باغچه تنهایی در هجران تو رنگ باخته اند.

سالهاست آدینه ها یکی پس از دیگری از پی هم می گذرند و چشمان منتظر ما بر رواق منزل، در انتظار...

در انتظار تو ای وعده حتمی خدا!

برای رسیدن تو، آقای من انتظار را خسته خواهم کرد! 

موج خواهم شد،

به صخره خواهم کوفت،

شاید در دل سنگ صخره رخنه کرد...


مائیم و دلی مفتون تو

مائیم و قلبی، مهجور تو

مائیم و چشمانی منتظر...

کرم نما و فرود آ!

که جهان منتظر توست.


دلنوشته مهدوی

داغِ داغ...!

دلم سوپ های گرم مادرم را می خواهد!

همان سوپ های حال خوب کن

که آمیخته است با گرمای وجودش

همیشه داغِ داغ...


پ.ن. وقتی سرماخورده باشی و در خوابگاه باشی و اعتصاب غذا باشد...

پیچیده بوی سیب...

تنها ترین غریب کجایی ظهور کن
ای بهترین حبیب کجایی ظهور کن
آقا بیا دوباره حوالی قتلگاه
پیچیده بوی سیب کجایی ظهور کن


آقاجون پس کی میای...؟

فلسفه حیات

چند وقت پیش یه متن کوتاه خواندم از حاج حسین یکتا؛ به شرح زیر:


توکل به خدا، توسل به اهل بیت، توجه به دو لب سید علی؛ والسلام.

هیچ خبری دیگه تو عالم نیست! همه دنیا رو گشتیم... خبری نیست!


ما را آفریدند؛

تا عاشق شویم...


«اللهم اجعل محیای محیا محمدٍ و آل محمد و مماتی محمد و آل محمد»


پ.ن. خدایا عاشق بودن رو یادم بده...



من اشتباه کردم که شغل معلمی را انتخاب کردم چون مسئولیت آن خیلی سنگین است ولی اگر قرار باشد بار دیگر شغلی را انتخاب کنم باز همین اشتباه را می‌کنم. «شهید رجائی»
نویسندگان
Designed By Erfan Powered by Bayan