دل نوشت

دلنوشته‎‌های یک عاشقِ معلم

Reply (رونویسی از یک کار خوب)

با خودم قراری دارم

از عهدی دور...

هم تربیت است و هم تنبیه

گرچه سخت است 

مثلا برای غلبه بر حسادتم

به آن آدم بیشتر محبت می‌کنم...

توجه‌ام را افزایش می‌دهم

کمکش می‌کنم و به او مشاوره می‌دهم و این طرف و آن طرف معرفی‌اش می‌کنم و حتی موقعیتی که می‌تواند برای هردویمان باشد را به او می‌دهم 

دعایش می‌کنم... زیارت که می‌روم... وسط روضه... وسط حال خوبم... عمیقا از خدا موفقیت بیشترش را می‌خواهم 

گاهی حتی فراتر می‌روم... برایش صدقه می‌دهم... ثواب کار خوبم را به او هدیه می‌کنم...

در کل حال دلم را زیاد می‌گیرم! عمیقا معتقدم به دل نباید رو داد...

ضمن اینکه باید قبول کنم بعضی چیزها، موقعیت‌ها و... سهم من نیستند، حتی اگر من از دیگری سلبشان کنم و برای آنها نخواهم...


✏ فضه‌ سادات حسینی


پ.ن. خدا جونم کمکم کن...

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
من اشتباه کردم که شغل معلمی را انتخاب کردم چون مسئولیت آن خیلی سنگین است ولی اگر قرار باشد بار دیگر شغلی را انتخاب کنم باز همین اشتباه را می‌کنم. «شهید رجائی»
نویسندگان
Designed By Erfan Powered by Bayan